یه کم سخته...وقتی میبینی توی یه سراشیبی افتادی که میتونی تخته گاز بری جلو...یه دفعه انگار یکی همچین ترمز دستیو میکشه که شتلق! میخوری تو در و دیوار....
حالا طرف به هیچ جاشم نیست که این کارو کرده...بعد تازه فکر کن که این طرف،به طرفهایی تبدیل بشه که تو با هفت جد پشتتم نمیتونین از پسش بربیاین!!!
فقط میتونی دلتو خوش کنی به اون دوستایی که صاف تو چشات نگاه میکنن و میگن تو نگران نباش،هرکس بخواد تو رو اذیت کنه باید از روی ما رد شه...
وقتی به عمق چشاشون نگاه میکنی،انقد زلاله که اشک تو چشات جمع میشه...یه بار دیگه ته دلت قرص میشه...
همه با هم یه دست یا علی میدین و...
دوباره پیش به سوی موفقیت...
پ.ن ۱ : دنیا پر از خوبیه...پر از شادیه...اگه نمیبینیم،چون ریزبین نیستیم...
پ.ن ۲ : خدایا...ازت ممنونم به خاطر اینهمه کوه که پشتمه...مرسی به خاطر تک تکشون...
سلام نیلوفر جان!
خوبی!؟
خیلی خوشحالم که بعد از مدت ها برگشتی!
امیدوارم این بازگشتت تداوم داشته باشه!
قالب قبلی کو!؟ با این که قالب سیاه دوست ندارم اما قالب قبلیتو خیلی دوست داشتم :(
- امیدوارم همیشه توی سراشیبی باشی! اما می دونی که بعضی از سراشیبی ها چیزی بیشتر از سراب نیستند و به دره های عمیق ختم می شن! من که به بصیرت تو شک ندارم!
موفق باشی!
نذار کسی مانع پیشرفتت بشه :)
سلام..
خوبم...تو خوبی؟
مرسی
ایشالله
خسته شده بودم خب ازش...
من پا تو راهی میذارم که ازش درس بگیرم...
مرسی
شک نکن نمیزارم
کسی نیست
بیا زندگی را بدزدیم ان وقتموسیقی باران را شنیدی...وقتی از ناودان سقوط می کرد...
چه محزون بود...
نمی خواست رفتن را... اما محکوم بود که در آغوش زمین آرام گیرد...آرام
اون کی بوده تو سراشیبی ترمز دستیت و کشیده ؟
به زان شوما اجازه بدید پیداش کنم و سرش و بیق تا بیق با لیه پیت حلبی قوش تا قوش ببورم ؟
ها ؟
فکر میکنم قبلنا اینجا زیاد میومدم ! نه ؟ که موزیک بلاگت رو مخم بود ؟
اونی که ترمز دستیو کشیده یه نفر نیست که!!!زیادن و انقد کلفتن که از دست یه نفر و دو نفر برنمیاد که....
قربونت برم داداششششششششششش...اوچیکیم... با هم میریم قیمه قیمه شون میکنیم...یعنی شوما بکن ما نگاه میکنیم!!!جون داداش اصلا صحبت ترس نیستا!!!!!
آره خودشه...اصلا به خاطر تو موزیک که سهله...زدم قالبم عوض کردم که خاطر آست خان اولیا مکدر نشه :))
گل نیلوفر در مرداب می روید تا همه بدانند که در سختی ها باید زیباترین ها را بیافرینند...
زیبا بود. مرسی
شما رو به خوندن این عاشقانه زیبا و دل انگیز از استاد پرنیان دعوت میکنم نیلوفر عزیز:
"نیلوفرانه"
http://parnian.malakut.org/archives/2005/02/post_28.html
سلام
سلام. اکثر لینکهای رمانها خراب شده و قابل بازگشت نیست . شما میتونید برید توی این سایت:
www.ebook4mobile.com
اونجا از تو بخش تاریخ و ادبیات ... بخش رمان .. رمانهای قبلی رو دانلود کنید
سلام...مرسیییییییییییییییییی...
خیلی خوشحالم کردی
سلام
خوبه که انقدر ممنونی
س
ل
ا
م
سلام نیلوفر جان . نمی دونم چرا محمدرضا نظر من رو حذف کرد شاید از حسودی بوده ولی من عرضو کردم که تا فصل نه رو می تونی توی این وبلاگی که برات آدرس روش گذاشتم بخوانی ( برای موبایل )
http://www.asheghaneroman.blogfa.com/cat-15.aspx
ممنون عزیزم...لطف کردی...اما ن مطمئنم که محمد رضا حسود نیست...شاید دلیلی داشته گلم...حتما میام..